دانشگاه تهران
مطالعات جامعه شناختی (نامه علوم اجتماعی سابق)
1010-2809
2717-3291
24
2
2018
03
22
تحلیل جامعهشناختی ارزشهای طبقاتی در ایران
319
346
FA
حمیدرضا
جلایی پور
0000-0002-0337-1769
دانشیار و عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه تهران
jalaeipour@ut.ac.ir
خیام
عزیزی مهر
0000-0003-4550-5283
دکترای جامعهشناسی اقتصادی و توسعه از دانشگاه تهران
khazizimehr@ut.ac.ir
10.22059/jsr.2018.65468
هرچند در فضای روشنفکری جامعه بسیاری از پدیدهها و مسائل با مفهوم طبقه تبیین و تحلیل میشوند، اما تلاش چندانی برای بررسی تجربی طبقات در ایران انجام نشده است. مقالة حاضر به بررسی ارزشهای طبقاتی در جامعة ایران میپردازد و طبقه را با معیار «اشتغال» تعریف و برای شناسایی طبقة بالا از معیار دارایی در کنار اشتغال استفاده میکند. دادهها با مصاحبه گردآوری شده و تحلیل دادهها با تحلیل مضمون و محتوای کیفی انجام میشود. مشارکتکنندگان در پژوهش افرادی از طبقات پایین، متوسط و بالا در شهر تهران، شامل 68 نفر، هستند. یافتهها نشان میدهد که طبقات، ضمن برخورداری از برخی اشتراکات ارزشی، تفاوتهایی با هم دارند و در پارهای موضوعات ارزشهای متفاوتی در درون هر طبقه قابل شناسایی است. ارزشهای طبقاتی در چهار مقوله ارائه شدهاند شامل: ارزشهای اجتماعی، ارزشهای اقتصادی، ارزشهای توسعهای، و ارزشهای مربوط به عدالت و نابرابری. مهمترین ارزشهای طبقاتی به قرار زیر است: در طبقة بالا پولمحوری، نمایش، فردمحوری، و استحقاق؛ در طبقة متوسط توجه به مسئولیت فردی، رعایت مصحلت جمعی، فردگرایی، و استحقاق؛ و در طبقة پایین نمایش و رقابت، استحقاق، و فردمحوری ارزشهای غالباند. برآیند ارزشهای طبقاتی را میتوان این گونه برشمرد: طبقة بالا به همراه بخش بازاریِ جدید طبقة متوسط در پی دفاع از منافع طبقاتی و بهرهگیری بیشتر از شرایط موجود است. دیگر لایههای طبقة متوسط در پی بهبود کیفیت زندگی و محیط پیرامونی از طریق ارتقاء سطح تأمین نیازها و به همراه یک لایه از طبقة بالا مایل به مشارکت در اصلاحات اجتماعی هستند. طبقة پایین نیز در تلاش برای تثبیت پایداری تأمین نیازهای اساسی زندگی و تطبیق یافتن با شرایط موجود است.
طبقة اجتماعی,ارزشهای طبقاتی,فردگرایی,توسعه,عدالت و نابرابری
https://jsr.ut.ac.ir/article_65468.html
https://jsr.ut.ac.ir/article_65468_6fad19cf9e63a97447312c3d09791130.pdf
دانشگاه تهران
مطالعات جامعه شناختی (نامه علوم اجتماعی سابق)
1010-2809
2717-3291
24
2
2018
03
22
دولت خودکفایی، دولت رابطه
347
376
FA
صادق
پیوسته
دانشگاه علامه طباطبایی، دانشجو
اندیشکده آصف، مدیر پژوهش
ssadeqq@yahoo.com
حسن
سرایی
استاد/دانشگاه علامه طباطبایی
hsaraie@yahoo.com
10.22059/jsr.2018.65469
<span lang="FA" dir="RTL">این مقاله به سنخ</span><span></span><span lang="FA" dir="RTL">بندی دولت</span><span></span><span lang="FA" dir="RTL">های اجرایی جمهوری اسلامی ایران و سیاست</span><span></span><span lang="FA" dir="RTL">های حکومتی متناسب با هر سنخ می</span><span></span><span lang="FA" dir="RTL">پردازد. این سنخ</span><span></span><span lang="FA" dir="RTL">بندی با پیروی از کلیات روش ماکس وبر، به معرفی دو نوع مثالی یا ایده</span><span></span><span lang="FA" dir="RTL">آل تایپِ دولت در ارتباط با جامعة مدنی، به نامهای دولت خودکفایی و دولت رابطه انجامیده است که دولت</span><span></span><span lang="FA" dir="RTL">های اجرایی این نظام سیاسی را در این دو نوع قرار میدهد. هدف، خلاصه</span><span></span><span lang="FA" dir="RTL">کردن تنوعات موجود از دیدگاه گفتمانی، سیاست</span><span></span><span lang="FA" dir="RTL">ها و اقدامات هر دولت در سطح جهت</span><span></span><span lang="FA" dir="RTL">گیری کلان بوده است. چنین نگاهی می</span><span></span><span lang="FA" dir="RTL">تواند جهت</span><span></span><span lang="FA" dir="RTL">گیری راهبردی سیاست</span><span></span><span lang="FA" dir="RTL">های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی متناسب با پیامدهای هر یک از دو سنخ را به یکدیگر پیوند بزند. در این چهار بُعد، دولت رابطه عبارت است از دولت نخبه</span><span></span><span lang="FA" dir="RTL">گرا، نوگرا، واسازی</span><span></span><span lang="FA" dir="RTL">کننده و آزادی</span><span></span><span lang="FA" dir="RTL">خواه، در حالی</span><span></span><span lang="FA" dir="RTL">که دولت خودکفایی ویژگیهای تودهگرا، سنتگرا، بازسازیکننده و عدالتطلب دارد. در نتیجهگیری، راهی برای ایجاد همگرایی بیشتر در انتخاب سیاستها پیشنهاد شده است.</span>
جامعة مدنی,ایدهآل تایپ,رابطه,خودکفایی,دولت اجرایی,جمهوری اسلامی ایران
https://jsr.ut.ac.ir/article_65469.html
https://jsr.ut.ac.ir/article_65469_f0bdd031a97816d3f4d7fcafbbd2131b.pdf
دانشگاه تهران
مطالعات جامعه شناختی (نامه علوم اجتماعی سابق)
1010-2809
2717-3291
24
2
2018
03
22
تحلیل چارچوب بندی تصویر ایران در مطبوعات برجستۀ ترکیه
377
405
FA
حمیدرضا
عاملی
استاد گروه ارتباطات دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
علی
حاجی محمدی
دانشجوی دکتری ارتباطات دانشگاه تهران
hajemohammad@ut.ac.ir
10.22059/jsr.2018.65470
<span lang="FA" dir="RTL">در دنیای به</span><span></span><span lang="FA" dir="RTL">شدت جهانیشدۀ امروزی، ملتها و دولتها نیازمند ارائۀ یک تصویر مشخص به بقیه ملتها و فرهنگها هستند و رسانه نقش مهمی در این فرایند دارد. نظریۀ تصویر و رسانه با تأکید بر روشهای تحلیل تصویر کشور، چارچوب تحلیلی و مفهومی مناسبی برای تحلیل تصویر ایران در متن مطبوعات برجستۀ ترکیه در یک دورۀ طولانی فراهم میکند. تحلیل نشان داد که مردم و دولت، چارچوب عمدۀ تصویر ایران هستند. بیشتر تصویر منفی ایران مربوط به توریسم و دولت است. تصویر منفی دولت مختلف بوده و نگرش منفی نسبت به توریسم و ابعاد آن روند ثابتی داشته است. رقیب و همکار، گفتمان غالب مطبوعات ترکیه دربارۀ ایران بود. تصویر ایران با ابعاد مختلف، لحن و نگرش و گفتمان در مطبوعات برجستۀ ترکیه نسبت به ایران در طی زمان و طبق روابط دو جانبه و تحولات منطقه تغییر یافته است. در نهایت، توصیههایی برای بهبود کیفیت تصویر و تصویر واقعی ایران در جامعۀ ترکیه ارائه شد.</span>
تصویر کشور,تصویر ایران,روزنامههای ترکیه,تحلیل چارچوببندی
https://jsr.ut.ac.ir/article_65470.html
https://jsr.ut.ac.ir/article_65470_fa2a6490c07e74f565f82148604e8b2e.pdf
دانشگاه تهران
مطالعات جامعه شناختی (نامه علوم اجتماعی سابق)
1010-2809
2717-3291
24
2
2018
03
22
سیاستگذاری مسکن و تولید غیررسمیت در ایران بعد از انقلاب اسلامی
407
434
FA
مراد
برادران
0000-0003-0818-373X
دانشجوی دکتری بررسی مسائل اجتماعی
mbbakhbin@yahoo.com
غلامرضا
غفاری
0000-0000-0000-0000
عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
ghaffary@ut.ac.ir
محمد جواد
زاهدی
جامعه شناس
m_zahedi@pnu.ac.ir
علی
ربیعی
استادیار دانشگاه پیام نور
alirabiee@csr.ir
10.22059/jsr.2018.65471
<span lang="FA" dir="RTL">هدف این مقاله بررسی و تحلیل نقش سیاستگذاری</span><span lang="FA" dir="RTL">مسکن در تولید</span><span lang="FA" dir="RTL">سیاستهای غیررسمی در حوزۀ مسکن است، واقعیتی که از آن تحت عنوان امر غیررسمیت یاد میشود. برای رسیدن به این هدف، تلاش شده تا با استفاده از شیوههای تحلیل کیفی، نشان داده شود که سیاستهای مسکن، که خود محصول نیروها وساختارهای کلانتر در مقیاسهای جهانی و ملی و مادرشهری هستند، چگونه دیگریِ خود یعنی فرایندهای غیررسمی را تولید میکنند. چونکه با بروز و ظهور سیاستهای نئولیبرالی از دهۀ ۷۰، خود سیاستهای مسکن تبدیل به سازوکاری برای بازتولید غیررسمیت در شکل سکونتگاههای غیررسمی شده است. بر این اساس یافتههای تحقیق نشان میدهد که سیاستهای رسمی و غیررسمی در شرایط کنونی دو فرایند مجزا از هم نیستند، بلکه در واقع یک فرایند هستند: فرایند رسمی سازی/غیررسمی سازی که برخی آنرا غیررسمیت مینامند. بنابراین در ایران نیز برخلاف برخی کشورهای غربی که فرایند شهریشدن سیارهای با اتکای یک فرایند صنعتیشدن رخ داده است، با شهریشدن بدون صنعتیشدن مواجهیم. به طوریکه شهریشدن در ایران با یک اقتصاد نفتی را حتی میتوان شهریشدن نفتی نامید. این ویژگی باعث میشود تا تفاوتهایی بین تجربۀ شهریشدن در ایران و کشورهای صنعتی غرب رخ دهد. از جمله اینکه در فقدان یک اقتصاد تولیدیِ قدرتمند، سرریزشدن سرمایهها به مستغلات باعث میشود اقتصاد شهر و در نتیجه کشور، اساساً ماهیتی بورسبازانه و احتکاری پیدا کند و در صورت بروز بحران، پیامدهای فاجعهباری به دنبال داشته باشد.</span>
سیاستگذاری مسکن,سیاستهای رسمی مسکن,تولید غیررسمیت,انقلاب اسلامی
https://jsr.ut.ac.ir/article_65471.html
https://jsr.ut.ac.ir/article_65471_84081f7ad690efa1fb9fe2f150c00dc4.pdf
دانشگاه تهران
مطالعات جامعه شناختی (نامه علوم اجتماعی سابق)
1010-2809
2717-3291
24
2
2018
03
22
حکشدگی کنش اقتصادی: مطالعه الگوی کنش اقتصادی دریانیهای آذریزبان
435
458
FA
منوچهر
علی نژاد
علوم اجتماعی دانشگاه یزد
m.alinejad@yazd.ac.ir
روح اله
نصرتی
0000-0002-0077-9275
گروه انسان شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
r.nosrati@ut.ac.ir
10.22059/jsr.2018.65472
<span lang="FA" dir="RTL">در پژوهش حاضر تلاش شده است در چارچوب سنت جامعهشناسی و انسانشناسی اقتصادی، کنش اقتصادی ترکهای آذریزبان بهعنوان یکی از مهمترین گروههای قومی اقتصادی در ایران تحت عنوان حکشدگی تحلیل شود. پژوهش حاضر در چارچوب پژوهش کیفی و با استفاده از روش تئوری زمینهای انجام گرفته است. در این روش سعی شده است با استفاه از انواع کدگذاریهای باز، محوری و گزینشی، منطق حکشدگی منعطف در رفتارهای اقتصادی دریانیها تبیین گردد. جامعه هدف در این تحقیق دریانیهای آذریزبان بوده و با استفاده از نمونهگیری غیراحتمالی و هدفمند با حدود 30 نفربه شیوه تکنیک گلوله برفی مصاحبه صورت گرفته است. یافتههای حاصل از پژوهش گویای آن است که کنشاقتصادی دریانیهای آذریزبان دارای خصیصه انعطاف ساختارمند در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی است که در قالب عملکرد شبکهای و حمایتهای اجتماعی درونگروهی توانستهاند موقعیت خود را در کلانشهر تهران تثبیت نمایند. «حکشدگی منعطف» بهعنوان هسته کانونی تبیینکننده کنش اقتصادی دریانیها دلالت بر ماهیت اجتماعی و فرهنگی کنش اقتصادی آنها دارد. این گروه با تغییر موقعیت مکانی و استقرار در تهران به فعالیت اقتصادی منسجم پرداخته و به تبعیت از اقدامات و توصیههای پیشگامان در بخش سوپرمارکتداری، مشتریمداری، حمایت و عملکرد شبکهای به تدریج فعالیت خود را توسعه دادهاند. بدین ترتیب میتوان گفت ترکیبی از قابلیتهای فردی، عملکردهای جمعی و مکانیزم این عملکردها در توسعه فعالیت مؤثر بوده است.</span>
حکشدگی منعطف,کنش اقتصادی,آذریزبانها,دریانیها,سوپرمارکتداری و فروشگاه زنجیرهای
https://jsr.ut.ac.ir/article_65472.html
https://jsr.ut.ac.ir/article_65472_c06230b179b2e3a64f0b78e7542a8865.pdf
دانشگاه تهران
مطالعات جامعه شناختی (نامه علوم اجتماعی سابق)
1010-2809
2717-3291
24
2
2018
03
22
تحلیلی از فضای بیماری و بدن در گفتمان پزشکی اسلامی - ایرانی (گفتاری درباب جامعهشناسی پزشکی از منظر تاریخی)
459
487
FA
مریم
مختاری
دانشیار گروه جامعهشناسی دانشگاه یاسوج
mmokhtari@yu.ac.ir
هدایت
نصیری
دانشجوی دکترای جامعهشناسی دانشگاه یاسوج
hedayat.nasiri@gmail.com
اصغر
میرفردی
0000-0002-1219-4485
دانشیار گروه جامعهشناسی دانشگاه شیراز
a.mirfardi@gmail.com
10.22059/jsr.2018.65473
<span lang="FA" dir="RTL">این مقاله قصد دارد میان پزشکیِ مبتنی بر ردهبندی که میشل فوکو آن را مطرح میکند و پزشکی اسلامی-ایرانی تحلیلی تطبیقی انجام دهد. پزشکی مبتنی بر ردهبندی همان پزشکی است که به لحاظ زمانی با فاصلهای اندک پیش از پزشکی بالینی و پزشکی تشریحی-بالینی (پزشکی مدرن) در غرب رواج داشت. موضوعیت طرح تطبیق این دو پزشکی هم به تبادلات تاریخی فراوان میان آنها برمیگردد. مقاله نشان میدهد آنچه فوکو دربارۀ فضای پیکربندی بیماری و فضای جایگیری بیماری در بدن بیان میدارد، در پزشکی اسلامی-ایرانی نیز صادق است. بدین ترتیب، این بررسی تطبیقی نشان میدهد که پزشکی اسلامی-ایرانی نیز نوعی پزشکی مبتنی بر ردهبندی است.</span>
پزشکی مبتنی بر ردهبندی,پزشکی اسلامی-ایرانی,فضای پیکربندی بیماری,فضای جایگیری بیماری در بدن
https://jsr.ut.ac.ir/article_65473.html
https://jsr.ut.ac.ir/article_65473_28feab3fdc35abc0451856cec89cc87e.pdf
دانشگاه تهران
مطالعات جامعه شناختی (نامه علوم اجتماعی سابق)
1010-2809
2717-3291
24
2
2018
03
22
چالشهای سازمان صداوسیما در مواجهه با مخاطبان با سواد رسانهای بالا در دهکده جهانی
489
521
FA
سیاوش
صلواتیان
عضو هیات علمی دانشکده ارتباطات و رسانه، دانشگاه صداوسیما
salavatian@gmail.com
محمد قلی
میناوند
عضو هیات علمی دانشگاه صداوسیما
minavandm@gmail.com
ایمان
خدابنده بایگی
کارشناسی ارشد مدیریت رسانه
imankhodabandeh@gmail.com
10.22059/jsr.2018.66090
افزایش سواد رسانهای مخاطب عاملی است که مخاطب و رابطۀ مخاطب با رسانه را برای همیشه دگرگون میکند و در نتیجه رسانه نیز باید برای ادامۀ نیل به اهداف و انجام مأموریتهای خود دگرگون گردد. با انتخاب صداوسیما بهعنوان رسانۀ موردنظر در این پژوهش، شناسایی چالشهای ناشی از افزایش سواد رسانهای مخاطبان برای سازمان صداوسیما بهعنوان هدف پژوهش برگزیده شد. برای نیل به هدف پژوهش از روش دلفی استفاده شد. در دور اول دلفی با انجام 21 مصاحبه با خبرگان، 52 چالشِ افزایش سواد رسانهای مخاطبان برای صداوسیما شناسایی شد. در دور دوم و سوم با ارسال پرسشنامه و دریافت 18 پرسشنامه در دور دوم و 15 پرسشنامه در دور سوم 50 چالش از 52 چالش شناساییشده در دور اول به اجماع رسید. کاهش مخاطبان، کمتحمل شدن و افزایش انتظار مخاطبان، افزایش امکان مخالفت مخاطبان با پیامهای دریافتی، کاهش باورپذیری رسانه برای مخاطبان، لزوم افزایش کیفیت فنی تولیدات رسانه، تنزل وجهۀ رسانه، کاهش اثرگذاری رسانه، کاهش درآمدهای تبلیغاتی رسانه، بیاعتمادی به رسانه، عدم تأثیرگذاری رسانه در شرایط حساس، کاهش کنترل رسانه بر افکار عمومی، افزایش هزینههای تولید رسانه، ضرورت وجود نیروهای متخصص در رسانه، لزوم ارتقاء و بهبود روشهای تبلیغی رسانه، دشواری معناسازی برای رسانه، از دست دادن توان هنجارسازی رسانه و اجبار به تعدیل خط قرمزها، افزایش تصور ناکارایی نظام و زیان به اقتصاد داخلی بخشی از مهمترین یافتههای این پژوهش بودند.
سواد رسانهای,سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران,مخاطب,چالش
https://jsr.ut.ac.ir/article_66090.html
https://jsr.ut.ac.ir/article_66090_9cb3ac804f29bf485bf75d88b3ea8259.pdf
دانشگاه تهران
مطالعات جامعه شناختی (نامه علوم اجتماعی سابق)
1010-2809
2717-3291
24
2
2018
03
22
شکل گیری گفتمان موسیقی سنتی در حوزه موسیقی ایران، از 1340 تا 1357
523
535
FA
سارا
اباذری
عضو هیئت علمی گروه موسیقی، دانشکده هنرهای نمایشی و موسیقی، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران
sara.abazari@ut.ac.ir
10.22059/jsr.2018.66371
این مقاله به بررسی و تحلیل عوامل تعیینکنندهای میپردازد که از دهه چهل منجر به فراهم شدن زمینهای برای ترویج ارزشهایی همچون "معنویت" و "سُنت" و "اصالت" و "ایرانیت" (به مثابهی مشخصهای ملی) شدند که نه فقط به ردیف موسیقی ایرانی جایگاه و معنایی نمادین در آگاهی جمعی (به ویژه در میان اعضای حوزه موسیقی) دادند، بلکه آن را به ارزشی "مقدس" بدل ساختند. مکانیسمهایی که به این ارزشها اجازه ایفای چنین نقشی را دادند، هم ریشه در هابیتوس و هم در گفتمانها و کنشهای موسیقیایی (آثار و عقاید) عاملین غالب حوزه موسیقی در ایران داشتهاند (و دارند؛ زیرا که خود را بازتولید میکنند). برای این منظور، حلقههای نهادی و اجتماعی و همچنین مباحثاتی بررسی میشوند که از یک سو، در فرآیند "رفرم" و "مدرنیزاسیون" از بالا، یعنی در پرتوی سیاستهای رژیم پهلوی از اوایل دهه چهل و از سوی دیگر، در قالب گفتمان "بازگشت به خویش" و به طور کلی مواجهه با غرب به نمایندگی گروههای مخالف، به برآمدن موسیقی سُنتی کمک کردند.
موسیقی سُنتی,ارزش,اصالت,بازگشت به خویش,مدرنیزاسیون
https://jsr.ut.ac.ir/article_66371.html
https://jsr.ut.ac.ir/article_66371_3b1bf0e455495c29fa2613fb853a5b43.pdf
دانشگاه تهران
مطالعات جامعه شناختی (نامه علوم اجتماعی سابق)
1010-2809
2717-3291
24
2
2018
03
21
مطالعۀ جامعهشناختی ارتباط درمانگر و بیمار در طب سنتی(مورد مطالعه: شهر سنندج)
537
567
FA
کیهان
صفری
کارشناس ارشد جامعهشناسی
safaryk73@yahoo.com
شیرین
احمدنیا
دانشیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی
ahmadnia@atu.ac.ir
10.22059/jsr.2018.66982
مطالعۀ ابعاد اجتماعی ارتباط و چگونگی مواجهه درمانگر و بیمار در طب سنتی میتواند بسیار حائز اهمیت باشد. پژوهش حاضر با هدف شناخت ارتباط میان درمانگران طب سنتی در شهر سنندج با مراجعانشان به انجام رسیده است. این پژوهش به روش کیفی و با کاربرد تکنیک مصاحبه عمیق و مشاهده غیرمشارکتی به انجام رسیده است و برای تحلیل دادهها از روش نظریه زمینهای استفاده شده است. با شناسایی چند سنخ اصلی پزشکی سنتی رایج در این شهر، و با روش نمونهگیری نظری هدفمند 23 نفر در دو گروه که شامل 5 نفر درمانگر از پنج سنخ شناساییشدهی طب سنتی و 18 نفر مراجعهکننده مصاحبه به انجام رسیده است. در مصاحبه با درمانگران به مقولات 6 گانه («دلسوزی»، «همدلی»، «همزبانی»، «اجتناب از مادیشدن رابطه»، «امیدبخشی به مراجعین» و «رابطۀ صمیمی و پایدار») نائل شدیم. و در مصاحبه با مراجعهکنندگان نیز به مقولات ششگانهای مشتمل بر («اعتقاد به شفابخشی و نیروهای متعالی»، «بیاعتمادی به پزشکی مدرن»، «نتیجهنگرفتن از پزشکی مدرن»، «پول-محور نبودن شفا و توجیه اقتصادی»، «شفافیت و ایمنی در درمان» و «رضایت مراجعهکننده») دست یافتهایم. مقولات حول دو مقولۀ هسته چیده شدهاند که در مورد درمانگران، مقولۀ هسته «نگاه کلنگرانهی درمانگر به مراجعهکننده» و برای مراجعهکنندگان «اعتماد بیمار به درمانگر» به دست آمده است.
طب سنتی- رابطۀ پزشک و بیمار- درمانگر- سنندج- کلنگری- اعتماد
https://jsr.ut.ac.ir/article_66982.html
https://jsr.ut.ac.ir/article_66982_8b1f136e9873cdce4fe273f320279d43.pdf
دانشگاه تهران
مطالعات جامعه شناختی (نامه علوم اجتماعی سابق)
1010-2809
2717-3291
24
2
2018
03
21
تجربه زیسته خانوادگی جانبازان قطع نخاعی جنگ عراق با ایران (پژوهشی کیفی)
569
592
FA
قاسم
اویسی فردویی
کارشناس موسسه مطالعات و تحقیقات
oveisi@ut.ac.ir
سید حسن
حسینی
عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
hosseini_1332@yahoo.com
10.22059/jsr.2018.66983
جنگ ایران و عراق مانند هر جنگ دیگری تلفات و خسارتهای زیادی را به همراه داشته است. یکی از مهمترین مصادیق آن خسارتهای انسانی است. در میان خسارتهای انسانی، گروه جانبازان بهعنوان نمادهای عینی و ماندگار از جنگ تحمیلی دارای اهمیت میباشند. امروزه بسیاری از مسائل بهویژه مباحث مربوط به حوزه خانوادگی جانبازان بهعنوان قلمرو خصوصی همچنین تحت تأثیر فضای تقدسمآبانه از تیررس صاحبنظران و محققان بدور مانده است. مقاله حاضر میکوشد با روش کیفی (در قالب گراندد تئوری)، به فهم عمیقتری در این زمینه دست یابد. اینکه روایتهای آنان از زندگی و مسائل خانوادگی خود چگونه است؟ آنان نسبت به خانوادهها و افراد عادی در فرایند زندگی خانوادگی از انگیزه ازدواج گرفته تا نحوه مدیریت دارای چه وضعیت و تجربه منحصربهفردی میباشند؟ دادهها نشان میدهد که ازدواج جانبازان متأثر از شرایط جسمی و جانبازی از الگوی خاصی (غیرمتعارفی) پیروی کرده است الگویی از خانواده که میتوان از آن تحت عنوان «خانواده ناقص» و بهتبع آن، زندگی در شرایط سخت تعبیر کرد.
تجربه زیسته,جنگ عراق و ایران,خانواده,جانبازان,روش کیفی
https://jsr.ut.ac.ir/article_66983.html
https://jsr.ut.ac.ir/article_66983_cad667e81c81932cf41ebd44ace55707.pdf
دانشگاه تهران
مطالعات جامعه شناختی (نامه علوم اجتماعی سابق)
1010-2809
2717-3291
24
2
2018
03
21
آثار و پیامدهای مشارکت بخش خصوصی در آمورش عالی ایران
593
627
FA
محمد
توکل
استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران
mtavakkol@gmail.com
عبدالرحیم
نوه ابراهیم
استاد مدیریت آموزشی دانشگاه خوارزمی
مجید
رضائیان
عضو هیأت علمی دانشگاه سوره
rezaeian@soore.ac.ir
10.22059/jsr.2018.66984
در این مقاله به تحلیل آثار و پیامدهای مشارکت بخش خصوصی در آموزش عالی ایران پرداخته و سعی شده، کارکردها و کژکارکردهای آن از منظر خبرگان، مورد مطالعه قرار گیرد. جامعه آماری 75 تن از خبرگان بوده و برای گردآوری اطلاعات از شیوه پیمایش و ابزار پرسشنامه استفاده شده و تجزیه و تحلیل دادهها به روش کمی انجام شده است. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که مشارکت این بخش، کارکردها و کژکارکردهای مختلفی را به همراه داشته است. در میان کارکردهای یاد شده، آثار و پیامدهای اجتماعی و فرهنگی از بالاترین رتبه برخوردار بوده و پس از آن به ترتیب، پیامدهای آموزشی، مالی و اقتصادی، اداری و سازمانی و علمی و پژوهشی از اهمیت بیشتری برخوردار است. علاوه بر این، مشارکت بخش خصوصی کژکارکردهایی را نیز در پی داشته است که از آن جمله میتوان به پیامدهای منفی در امور علمی- آموزشی و اجتماعی و فرهنگی اشاره کرد.
کارکرد,کژکارکرد,آموزش عالی,بخش خصوصی,غیرانتفاعی,مشارکت
https://jsr.ut.ac.ir/article_66984.html
https://jsr.ut.ac.ir/article_66984_aaac840009a21440c2bdb492eaa46d86.pdf
دانشگاه تهران
مطالعات جامعه شناختی (نامه علوم اجتماعی سابق)
1010-2809
2717-3291
24
2
2018
03
21
بررسی نقش روشنفکر در جامعه در سه نمایشنامهی از پشت شیشهها، ارثیه ایرانی و صیادان
629
650
FA
مریم
دادخواه تهرانی
دانشجوی دکتری رشته مطالعات تئاتر، دانشکده هنرهای نمایشی و موسیقی
پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران
maryam.dadkhah.tehrani@gmail.com
فریندخت
زاهدی
دانشیار گروه نمایشی پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران
farinzahedi@hotmail.com
10.22059/jsr.2018.66985
دهههای 1340 و 1350 در ایران، به لحاظ اجتماعی دهههای پرتلاطمی محسوب میشوند. در این دوران تئاتر نیز به شکلی بیسابقه رو به گسترش است. اما این نهاد فرهنگی که نمادی از روشنفکری محسوب میشود، دیدگاههای متفاوتی را در مورد نقش روشنفکر در جامعه مطرح میکند. در میان این آثار، آثار اکبر رادی نقش قابلتوجهی دارند. این مقاله ضمن ارجاع به مفهوم ایدئولوژی نزد آلتوسر و بررسی شرایط تولید از منظر تری ایگلتون، با توجه به ایدئولوژیها و وضعیت اجتماعی-سیاسی ایران در دهههای ذکرشده، در پی تحلیل سه اثر از اکبر رادی برمیآید. نمایشنامههای <em>از پشت شیشهها</em>، <em>ارثیه ایرانی</em>، و <em>صیادان</em> در همان سالها چاپ و اجرا شدهاند و نگاهی ویژه را در مورد نقش روشنفکر در جامعه عرضه میدارند. آنچه از روشنفکر در این پژوهش پیش روست، نقشی است که پیر بوردیو برای روشنفکر در نظر میگیرد: تعهد و آموزش. نمایشنامههای موردبحث نیز باوجود تفاوتها، در نوع نگاه به روشنفکر بهعنوان نیرویی مخالف در جامعه که در پی آگاهیبخشی است، اشتراکاتی دارند. البته لازم به ذکر است که این نقش در این آثار بسیار چالشبرانگیز نشان داده شده است و نوشتار پیش رو نیز در پی بررسی همین چالشهاست.
ایدئولوژی,شرایط تولید اثر,روشنفکر,اکبر رادی,تحلیل نمایشنامه
https://jsr.ut.ac.ir/article_66985.html
https://jsr.ut.ac.ir/article_66985_1e44e863007e81eba682a64628de4e5c.pdf
دانشگاه تهران
مطالعات جامعه شناختی (نامه علوم اجتماعی سابق)
1010-2809
2717-3291
24
2
2018
03
21
مطالعه جامعهشناختی سکولاریسم و پساسکولاریسم از منظر پیتر برگر
651
664
FA
اسفندیار
غفاری نسب
دانشیار بخش جامعه شناسی و برنامه ریزی اجتماعی دانشگاه شیراز
ghafari.na@gmail.com
مریم
هاشم پور صادقیان
دانشجوی دکتری جامعه شناسی
mh.sadeghian12@gmail.com
10.22059/jsr.2018.66987
مقالهی حاضر درصدد است به بررسی آرای برگر در خصوص سکولاریسم و پساسکولاریسم بپردازد. به این منظور ابتدا به بررسی بنیان نظری او میپردازیم و سپس در دو مبحث، سکولاریسم و پساسکولاریسم را از منظر او به بحث میگذاریم. برگر مبتنی بر نگرشی معرفتشناسانه، دین را نوعی برساخت اجتماعی میداند؛ همچنین، او با اتخاذ رویکردی ذاتگرایانه در تعریف دین، سکولاریسم را نوعی افول دین در عصر مدرن میداند که در تمام دنیا گسترش یافته است. برگر با گذر زمان دچار تحول نظری شده و نظرش را بدین شکل تغییر میدهد که مدرنیته ذاتاً منجر به ایجاد سکولاریسم نمیشود و به همین دلیل امروزه دین در حال بازگشت به جوامع است و ما شاهد افول سکولاریسم و نه افول دین هستیم که از آن در مقالهی حاضر با عنوان ظهور "پساسکولاریسم" تعبیر شده است. دستاوردهای نظری این مقاله نشان میدهد که گرچه در عصر پساسکولار شواهدی از حضور مجدد دین ملاحظه میشود اما در جوامع اروپایی و در میان اقشار تحصیل کرده در رشتههای علوم انسانی، این گرایش به سوی دین ملاحظه نمیشود. علاوه بر این باید گفت که دین بازگشت یافته در مقایسه با گذشته، تغییرات و تحولاتی را تجربه نموده و به سمت غیرنهادیشدن پیش رفته است.
پیتر برگر,سکولاریسم,پساسکولاریسم,دین,برساخت اجتماعی
https://jsr.ut.ac.ir/article_66987.html
https://jsr.ut.ac.ir/article_66987_5755a52d7848d51568228308c6e0b585.pdf