2024-03-29T02:25:25Z
https://jsr.ut.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=9005
مطالعات جامعه شناختی (نامه علوم اجتماعی سابق)
نامه علوم اجتماعی سابق
1010-2809
1010-2809
1397
25
1
جامعة شایستة راسکولنیکاف
حمیدرضا
آتشبرآب
نقد جامعهشناختی، روانشناختی، زیباییشناختی، تطبیقی، اخلاقی و تاریخی و سایر شاخههای نقد ادبی، که جای نقد صوری و کلاسیک را گرفتهاند، وجود مناسبات تنگاتنگ میان ادبیات و علم و جامعه را اثبات میکند. نمیتوان ادبیات را -که به گفتة لوکاچ، واقعیات اجتماع را بازتاب میدهد- قائمبهذات دانست، فقط به جنبههای درونی متن ادبی پرداخت و به عوامل بیرونی و فرامتنی، بهویژه گفتمان متن و جامعه، اهمیت نداد. جامعهشناسانْ جرم را پدیدهای اجتماعی و، از نظر جامعهشناسی، تفسیرپذیر میدانند؛ پدیدهای که به وضعیت و ساخت فرهنگی جامعه بستگی دارد و نمیتوان علتی استثنایی برای وقوع آن جست. جرم و مجازات مجرم بهعنوان بخشی از حوزة اجتماعی زندگی انسان، از دیرباز از دغدغههای ادبیات بوده است که اندیشمندان آن را نیز نهادی اجتماعی و تابع نظامهای اجتماع میدانند. نقد ادبیِ جامعهشناختی که به فراخور از جامعهشناسیِ جرم نیز بهره میبرد، در بررسی و تحلیل آثار ادبیای که به مقولة جرم و مجازات آن پرداختهاند، اهمیت بسیاری دارد. مقالة حاضر بر آن است تا از این منظر به یکی از بارزترین آثار ادبی جهان در این حوزه -جنایت و مکافاتِ فیودار داستایِفسکی- و دغدغهها و نظرگاههای جامعهشناختی این نویسندة بزرگ روس بپردازد.
جرم
جرمشناسی جامعهشناختی
نیهیلیسم
جنایت و مکافات
داستایِفسکی
2018
09
22
9
22
https://jsr.ut.ac.ir/article_67716_81ee0762267a6eff1202e6af5a519d81.pdf
مطالعات جامعه شناختی (نامه علوم اجتماعی سابق)
نامه علوم اجتماعی سابق
1010-2809
1010-2809
1397
25
1
پیامد تناقض و ستیز بین ساختار اجتماعی و ساختار فرهنگی در نظریه ابن خلدون
غلامرضا
جمشیدیها
زینب
نادی
نگرش ابن خلدون به تاریخ به عنوان یک فیلسوف، به فلسفه نظریِ تاریخ محدود نمیشود و فلسفه انتقادی یا فلسفهِ علم تاریخ را نیز در بر میگیرد. از نظر ابنخلدون روش تاریخی بر دو اصل انتقاد و تعلیل استوار است و تاریخ به واسطه این دو اصل است که علمی میگردد، در این مقاله با در نظر گرفتن این دو اصل و با توجه به تجزیه و تحلیل پیچیده و پیشرفتهای که مرتون از ساختار اجتماعی و ساختار فرهنگی و بررسی پیامدهای ستیز و تناقض بین این ساختارها به عمل آورده، نظریه وی را به عنوان چارچوب نظری مورد استفاده قرار داده و با استمداد از روش تاریخی، به باز شناخت دیدگاه ابن خلدون در خصوص حدود و جهت انحطاط یک جامعه از منظر ستیز و تناقض بین ساختارهای اجتماعی و ساختارهای فرهنگی، پرداختیم، نتیجهای که از مواجحه نظریه این دو به دست آمد حاکی از این است که ساختار اجتماعی و فرهنگیِ بادیهنشینی از بدو ورود به زندگی شهری به سبب ویژگیهای خاصی که در دستگاه قدرت بروز میکند عامل ایجاد نوعی منش به حوزه فرهنگی در جامعه میگردد که سازگاری با نقشها و پایگاههای مردم ندارد و همین عامل سبب ایجاد ستیز و تناقض و در نهایت ایجاد نابهنجاری و رفتارهای منحرفانه در حوزههای متعدد حیات اجتماعی گردیده و روز به روز بر ستیز و تناقض میان این ساختارها افزوده میگردد و این مسئله تا جایی پیش میرود که در نهایت بروندادی جز انحطاط و سقوط دولت را در پی نخواهد داشت.
ساختار اجتماعی
ساختار فرهنگی
تناقض
دولت
ابن خلدون
رابرت مرتن
2018
09
22
23
60
https://jsr.ut.ac.ir/article_68229_89a917818ee00752a482d6c747669cb0.pdf
مطالعات جامعه شناختی (نامه علوم اجتماعی سابق)
نامه علوم اجتماعی سابق
1010-2809
1010-2809
1397
25
1
سیاست دموکراتیک و عوامل مؤثر بر آن (تحلیل ثانویه دادههای جهانی با رویکرد تطبیقی میان کشوری)
حامد
شیری
بررسی عوامل مؤثر بر گذار دموکراتیک و تبیین موفقیت و ناکامی کشورها در دموکراتیزهکردن سیاست مسئلۀ اصلی نوشتار حاضر است. استدلال مقاله با استناد به رویکردهای نظری این است که دموکراسی به مثابۀ ساختار توسعهیافتۀ سیاست تابعی از توسعهیافتگیِ ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. این مقاله به صورتبندی فرضیات ششگانۀ «اثر رشد اقتصادی»، «اثر نابرابری اقتصادی»، «اثر دولت رانتیر»، «اثر مدرنیزاسیون»، «اثر سرمایۀ اجتماعی» و «اثر فرهنگ دموکراتیک» بر دموکراسی پرداخته و آنها را به آزمون تجربی گذاشته است. به لحاظ روششناختی، این مطالعه به شیوۀ تطبیقی میانکشوری و با استفاده از تحلیل ثانویۀ دادههای جهانی برای 79 کشور جهان در فاصلۀ 2005 تا 2014 به اجرا درآمده است. دادههای «شاخص دموکراسی» از پایگاه اطلاعات اکونومیست استخراج شده و در قالب مؤلفههای سهگانۀ «روند انتخابات و کثرتگرایی»، «عملکرد دولت» و «آزادیهای مدنی» مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج تبیینی بیانگر این است که در بین متغیرهای اقتصادی اثر «درآمد سرانه» بر شاخص دموکراسی مثبت و البته غیرمستقیم و اثر «درآمدهای رانتی» منفی و ضددموکراتیک است. سازههای «مدرنیزاسیون»، «سرمایۀ اجتماعی» و «فرهنگ دموکراتیک» نیز به مثابۀ متغیرهای اجتماعی و فرهنگی اثرات تعیینکنندهای بر شاخص دموکراسی دارند، اگرچه تأثیر «مدرنیزاسیون» غیرمستقیم بوده و با واسطه در تسهیل و تقویت روندهای دموکراتیک ایفای نقش میکند.
دموکراسی
سیاست دموکراتیک
مدرنیزاسیون
توسعۀ اقتصادی
سرمایۀ اجتماعی
فرهنگ دموکراتیک
2018
09
22
61
85
https://jsr.ut.ac.ir/article_68230_cc5e39351d64c3fdc7c1ca8898d67bdd.pdf
مطالعات جامعه شناختی (نامه علوم اجتماعی سابق)
نامه علوم اجتماعی سابق
1010-2809
1010-2809
1397
25
1
ساخت اجتماعی بازار؛ تحلیل جامعهشناختی پیدایش بازار با تأکید بر بازار بانه در استان کردستان
محمد
امیرپناهی
هدف این مقاله پاسخ به این سؤال است که یک بازار چگونه به وجود میآید. این موضوع از خلال بررسی نحوۀ پیدایش، شبکۀ روابط، کنشگران و هنجارهای کار در بازار مرزی بانه در استان کردستان، مورد تحلیل قرار گرفته است. برای رسیدن این منظور روش کیفی و تکنیکهای مصاحبه، مشاهده و بررسی اسنادی برای گردآوری دادهها استفاده گردید. چهارچوب مفهومی و نظری مطالعه حاصل نظریات کارل پولانی، مارک گرانووتر و ریچارد سوئدبرگ در حوزۀ «جامعهشناسی اقتصادی جدید» است. نتایج بهدستآمده نشان میدهند که شکلگیری بازار امری اتفاقی، طبیعی یا منبعث از فرایندهای خودتنظیمگری نیست بلکه نوعی «تأسیسِ» سیاسی، حقوقی و مبتنی بر مناسبات جاری میان کنشگران و ریشههای اجتماعی و فرهنگی آنان است. ضرورتهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی منطقۀ موردبررسی، دولت را واداشته است با سیاستگذاریهای اقتصادی، موجبات پیدایش شبکهای از روابط، کنشگران و هنجارهای کار در اشکال پایدار تحت عنوان «بازار مرزی» فراهم آید. بهعلاوه، یافتهها نشان میدهند در گذر زمان الگوی دادوستد مرزی، میزان سازمانیافتگی مناسبات اقتصادی، تعداد و ماهیت نیروهای درون و بیرون بازار و مناسبات آنان با یکدیگر تغییرات قابلتوجهی داشته است.
بازار مرزی
حکشدگی
جامعهشناسی اقتصادی
منفعت سیاسی
منفعت اقتصادی
شبکه
2018
09
22
87
115
https://jsr.ut.ac.ir/article_67703_448ab61c839838fa71ae2692343ea289.pdf
مطالعات جامعه شناختی (نامه علوم اجتماعی سابق)
نامه علوم اجتماعی سابق
1010-2809
1010-2809
1397
25
1
تحجر و تأثیر آن بر ادبیات داستانی (1340-1330)
محمدرضا
جوادی یگانه
مجتبی
طالقانی
به گواه تاریخ و با کمی نگاه نقادانه به تاریخ اجتماعی دهههای سی و چهل و همچنین با کمی تأمل میتوان به این نکته پی برد که جریان تحجرآمیز حوزۀ علمیۀ قم، مهمترین جریان دینی آن زمان است که به سردمداری مجتهدین به نامی در داخل و خارج از ایران با قدرت هرچه تمامتر به راه خود ادامه میدهد. این جریان همۀ شئون زندگی مردم را در دست گرفته و اجازۀ عرضاندام به هیچ نیروی اجتماعی دیگری نمیدهد. این مقاله میکوشد تصویری دقیق از تاریخ اجتماعی دهههای یادشده ارائه دهد و همچنین تأثیر جریان تحجرآمیز را بر زندگی مردم آن روزگار و در نهایت بر روی ادبیات داستانی بررسی نماید. جامعۀ آماری در این مقاله همۀ آثار نویسندگان دهههای سی و چهل است و نمونهگیری موردبررسی در این تحقیق، کتابهای انتخابی هرکدام از نویسندگان است که با روش تحلیل محتوای کیفی موردبررسی قرارگرفته است. نتیجۀ این بررسی نشان میدهد که علیرغم تأثیر بسیار زیاد این جریان بر مردم، بهخصوص مردم طبقات پایینتر جامعه، نشانی از تأثیر آن بر ادبیات داستانی یافت نمیشود. جریان تحجرآمیز طبقهای را تحت شئون خود گرفته که کمترین ارتباطی با ادبیات داستانی ندارد. بهعبارتدیگر، جریان تحجر تأثیر چندانی در فرم و محتوای ادبیات داستانی نداشته و فقط زندگی اجتماعی مردمان طبقۀ پایین را تحت تأثیر قرار داده است.
تحجر
ادبیات داستانی
سیمین دانشور
ابراهیم گلستان
جلال آلاحمد
هوشنگ گلشیری
بهرام صادقی
محمدعلی جمالزاده
علیمحمد افغانی
2018
09
22
117
137
https://jsr.ut.ac.ir/article_67718_771d6d82962324dec5a345e21e954114.pdf
مطالعات جامعه شناختی (نامه علوم اجتماعی سابق)
نامه علوم اجتماعی سابق
1010-2809
1010-2809
1397
25
1
تحلیل اجتماعی عدم موفقیت در مردمی کردن مسأله محیط زیست در ایران
صادق
صالحی
لقمان
امامقلی
جمال
محمدی
تصور عمومی در ایران بر این است که برای تبدیل مسائل محیط زیستی به مسأله اجتماعی که توجه همگان را به خود جلب نماید، دولت باید نقش اصلی را ایفاء کنند. اگر چه دولت میتواند نقشی کلیدی در برساختهشدن نگرانیهای محیط زیستی، حفظ اهمیت مسائل محیط زیستی در مباحث عمومی جامعه و بالا نگهداشت سطح آگاهی نسبت به موضوعات محیط زیستی ایفاء کند، ولی هانیگن معتقد است که برای برساختهشدن یک مسئله محیط زیستی، شش عامل اصلی شامل اقتدار و اعتبار علمی دادهها، مروجان، توجه رسانهها، برجستهسازی مسئله به شکل نمادین و بصری، مشوقهای اقتصادی و نهادهای مردمی نقش دارند. این مقاله، با استفاده از رویکرد جامعه شناختی هانیگن، به بررسی عدم توفیق در مردمی کردن مسأله محیط زیست در ایران پرداخته است. مقاله حاضر به تبیین این مسأله میپردازدکه چرا با وجود اظهارات گوناگون و پراکنده متعدد در سطوح مختلف رسمی و غیررسمی، هنوز وضعیتهای نامطلوب محیط زیستی، تبدیل به مسأله اجتماعی در ایران نشده است. بررسی حاضر نشان میدهد که عدم وجود پیششرطهای لازم در تعریف یک برساخت موفق اجتماعی در ایران، سبب شده است تا بسیاری از مسائل و مشکلات محیط زیستی نتوانند تبدیل به مسأله عمومی و همگانی و به تعبییر دقیقتر، مسأله اجتماعی شود.
محیطزیست
مسأله اجتماعی
برساختگرایی
هانیگن
ایران
2018
09
22
139
162
https://jsr.ut.ac.ir/article_67747_89c3914bcc87d5ed47171cf9c2cbebde.pdf
مطالعات جامعه شناختی (نامه علوم اجتماعی سابق)
نامه علوم اجتماعی سابق
1010-2809
1010-2809
1397
25
1
شناسایی مؤلفههای اجتماعی و فرهنگی تأثیرگذار بر تعهد به نظم اجتماعی در شهر تهران
علیرضا
گودرزی
شهلا
کاظمی پور
حمید
انصاری
جامعه برای برقراری و شکلگیری خود، به ناچار به نظمی، از سویی طبیعی و از سویی قراردادی روی میآورد که از فرهنگپذیری و جامعهپذیری نشأت میگیرد، و برای در کنار هم زیستن، چارهای جز اطاعت از این نظم نیست. به همین سبب، مردم همنوایی با هنجارهای اجتماعی را پیشه میکنند و به همان میزان، تخطی از قواعد اجتماعی در درون تمام جوامع مشکلساز و مشکلآفرین است. تعرض طرفین قرارداد اجتماعی به حقوق یکدیگر، موجب اخلال در روابط آنها میشود و موانعی را برای ایجاد نظم و امنیت اجتماعی ایجاد میکند. به همین منظور، تحقیق حاضر، برای سنجش میزان تعهد شهروندان به نظم اجتماعی، به بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر آن میپردازد. محققین برای سنجش تعهد به نظم اجتماعی، از سه شاخص اصلی: التزام به قانون، التزام افراد به رعایت حقوق شهروندی و اعتماد به دیگران استفاده کردهاند، زیرا اعتقاد بر این است برایند این سه مؤلفه، متغیر وابسته ما را میسازد. روش تحقیق این پژوهش از نوع پیمایش بوده، که تعداد ۳۸۴ نفر از جمعیت ۶۴-۱۸ ساله شهر تهران را با استفاده از فرمول کوکران، به عنوان جامعه نمونه انتخاب و با ابزار پرسشنامه مورد کاوش قرار داده است. پایایی سؤالات تحقیق از طریق آلفای کرونباخ با مقدار متوسط ۸۲۸/۰ مورد تأیید قرار گرفته است. نتایج پژوهش رابطه بین میزان تعهد به نظم اجتماعی را با میزان باورهای دینی، باورهای اخلاقی، احساس نا امنی، مشارکت اجتماعی، احساس بیعدالتی، جنسیت، تحصیلات و سن پاسخگویان را تأیید میکند و این رابطه با وضعیت تأهل مورد تأیید قرار نگرفت.
نظم
تعهد به نظم اجتماعی
الزام به قانون
حقوق شهروندی
اعتماد اجتماعی
عوامل اجتماعی – فرهنگی
2018
09
22
163
194
https://jsr.ut.ac.ir/article_67743_139ca74ed9cb0a3bbc32da201444328f.pdf
مطالعات جامعه شناختی (نامه علوم اجتماعی سابق)
نامه علوم اجتماعی سابق
1010-2809
1010-2809
1397
25
1
مطالعه تحلیلی رویکردها و ادراکات روحانیان جریان فلسفه اسلامی پیرامون سینمای اجتماعی ایران: با تمرکز بر همگراییها و واگراییها
مهدی
منتظرقائم
محمدجعفر
اسفندیاری
تحولات معرفتی رخ داده در بستر حوزههای علمیه شیعه، یکی از موضوعات مناقشه برانگیزی است که در سالهای اخیر مورد توجه نظریه پردازان مطالعات دین قرار گرفته و طبقه بندیهای گوناگونی از مشربهای مختلف حاضر در حوزه امروز قم به دنبال داشته است. در این میان، یکی از مسائل کانونی -که در اغلب مطالعات نظری صورت گرفته مغفول مانده است- این است که تکثرات معرفتی به وجود آمده در جریانات فکری روحانیت، چه بروزات تحلیلی در هنگام مواجهه با متون فرهنگی-رسانه ایِ روز جامعه از خود به جا میگذارند؟ حال از آن جاییکه جریان «فلسفه اسلامی»، به عنوان یکی از قطبهای فکری پر سازوبرگ حوزه امروز قم محسوب میگردد، مطالعه مواجهات معنایی شاخههای مختلف منتسب به این جریان فکری، با متون فرهنگی-رسانه ای روز جامعه از اهمیت بالایی برخوردار است. فلذا؛ این پژوهش به دنبال آن است که از خلال کشف معانیای که نمایندگان این جریان فکری-به عنوان مخاطبان فعال- از متون رسانهای خلق کردهاند، اشتراکات و تفاوتهای جهان معرفتی ایشان در مواجهه با جهان سینمای اجتماعی و مسائل اجتماعی روز جامعه ایران را به نحوی روشمند تحلیل نماید. جمع بندی یافتههای پژوهش بیانگر آن است که جریان حوزوی فلسفه اسلامی و دو شاخه اصلی ذیل آن-فلسفه اسلامی با رویکرد انتقادی و فلسفه اسلامی با رویکرد عرفان- با وجود تعدد مقولات تفسیری مشترک، هر یک دارای رویکردهای تفسیری مختص خود هستند، که بازخورد نهایی ایشان نسبت به سینمای اجتماعی ایران را به نحو کاملاً متفاوتی سازماندهی مینماید.
مخاطب
ادراک و معناسازی
روحانیون
جریان فلسفه اسلامی
راهبردهای تفسیری
2018
09
22
195
234
https://jsr.ut.ac.ir/article_69139_cd11b1b7c231067e5b0245fade04a0c2.pdf
مطالعات جامعه شناختی (نامه علوم اجتماعی سابق)
نامه علوم اجتماعی سابق
1010-2809
1010-2809
1397
25
1
اسطورهی «تحلیل گفتمان»
سعید
وصالی
سارا
رحیمی
تقلیل روش به «ابزار و تکنیک»ِ محض، حاصلِ کلیشهای ست که «روش تحقیق» را منفک از «چارچوب نظری» و رسالت آکادمی را صرفا تحقیق تجربی میداند؛ استفاده از نظریه گفتمان مبتنی بر این تلقی، علاوه بر ایجاد ناهمسازیهای نظری- روشی، دست اندرکار آفرینش اسطورهای جدید و نشانگرِ بی اعتنایی به تنشی با سابقه درون نظریه است. وجود دو نوع کلیشه تاریخ نگر – واقع گرایی و انتزاعی گری- و تقسیم آن میان آکادمی به عنوان جایگاه راستین «علم»، و خارج از آکادمی به عنوان عرصه حقیقی «روشنفکرمآبی و تتبعات نظری» به این وضعیت دامن میزند. البته، در سالهای اخیر به سبب هژمونی پست مدرنیسم کلیشهی نحله دوم تحت عناوینی چون «امتناع نظریات وارداتی در توضیح وضعیت خاص ایران»، «علم بومی» و... به گفتار آکادمیک نیز راه یافته است. چه بگوییم جریان دوم، صرفا واکنشی به پوزیتیویسمِ جریان اول است و چه برای آن حیثیت مستقلی قائل شویم، به نظر میرسد هر دو در توافقی آشکار و نهان، به ضخامت اسطوره عصر حاضر یاری میرسانند. ادعای سخن گفتن از واقعیت به واقع گرایانه ترین شکل و یا ادعای سخن گفتن از ذات و ماهیت چیزها دو سویهی التفات اسطورهای است که خود را به مثابه عقل سلیمِ دانشگاهیان و روشنفکران تثبیت نموده است و این چنین بر خصلت دوپهلوی خود میافزاید؛ تا حدی که دامنِ تحلیل گفتمان را که پیرو سنت رولان بارت، بناست اسطورههای تاریخ زدوده را واکاوی کند، گرفته است. مساله اصلی مقاله آن است که آیا درون نظام نشانه شناسی بارت پاسخی برای گفتار تاریخ زدوده کنونی که در آن کلیشههای تحلیل گفتمان فرصت استقرار یافتهاند، وجود دارد؟ به عبارتی برآنم که به میانجی بازخوانی مناقشه بارت با منتقدان زمانهاش، و با کمک برخی واژگان لاکلائو و موف، اسطوره تحلیل گفتمان را رمزگشایی نمایم.
تحلیل گفتمان
اسطوره
دلالت صریح
دلالت ضمنی
امر بدیهی
طبیعی سازی
دال اعظم
کلیت غایب
واقع گرایی
بی طرفی
مسأله تعمیم
ذات گرایی
این همانگویی
2018
08
26
235
256
https://jsr.ut.ac.ir/article_69767_d7c30320dda0288683d6fd3334b5d266.pdf
مطالعات جامعه شناختی (نامه علوم اجتماعی سابق)
نامه علوم اجتماعی سابق
1010-2809
1010-2809
1397
25
1
اسلامگرایی ملت و سکولاریسم دولت: موردپژوهی جمهوری تاجیکستان
کاظم
حاجی زاده
اسلام در سرزمین تاجیکستان تاریخ دیرینهای دارد و مراحل متفاوتی را در آن گذرانیده است. در زمان سامانیان، این منطقه یکی از مراکز مهم تمدن اسلام بوده است. با فتح این کشور به دست روسها و شکلگیری اتحاد جماهیر شوروی، اسلام در این سرزمین به شدت تحت فشار قرار گرفت. امروز تاجیکستانِ استقلالیافته به لحاظ دینی وارد مرحلۀ تازهای شده است. این مقاله در گام نخست قصد دارد به این سؤال پاسخ دهد که اسلام در این کشور از چه مراحل تاریخی عبور کرده است. ما بر اساس مطالعات تاریخی، حیات اسلام را در این منطقه به سه دوره تقسیم کرده و مهمترین وقایع معطوف به این دین را در هر دوره تعقیب میکنیم. در گام دوم مهمترین جریانهای اجتماعی-سیاسی امروز تاجیکستان معرفی میشوند که عبارتند از: جریان سکولار-سیاسی، جریان مذهبی-سیاسی و جریان قومی-ملی. در مورد یکم، به نظام سیاسی و سازمان احزاب میپردازیم. در مورد دوم، اعتقادات و اعمال اسلامی مردم بهعنوان بعد غیررسمی اسلامگرایی و فعالیتهای سازمانهای اسلامی بهعنوان بعد رسمی آن بررسی میشوند. در آخرین مورد به خصوصیات فرآیند ملتسازی و دولتسازی در جامعۀ تاجیکستان اشاره میکنیم. در بخش نتیجهگیری به رابطۀ تنگاتنگی که میان سه مرحلۀ تاریخی حیات اسلام و سه جریان امروزی وجود دارد پرداخته میشود.
اسلامگرایی
تاجیکستان
سکولاریسم
ملتسازی
دولتسازی
2018
02
26
257
280
https://jsr.ut.ac.ir/article_70355_afb0c5f8aeca0b5fda31390cfae50606.pdf