بررسی معنا و مفهوم توسعه پس از انقلاب اسلامی ایران از منظر تحلیل گفتمان

نوع مقاله : علمی وپزوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری جامعه ‏شناسی دانشگاه تهران

2 دانشجوی دکتری توسعه روستایی دانشگاه تهران

چکیده

مقالۀ حاضر تلاش می‌کند سیر تحول در معنا و مفهوم توسعه پس از انقلاب اسلامی ایران را بررسی نماید. در این مقاله، از نظریۀ گفتمان لاکلا و موفه و از تحلیل گفتمان، به‌عنوان روش تحقیق، استفاده شد. این پژوهش جریان کشمکش بر سر تثبیت معنای توسعه را تحلیل نموده ‌است. تحلیل گفتمان‌های توسعه پس از انقلاب، نشان می‌دهد که هر گفتمان توسعه از مفصل‌بندی یکسری دال‌های شناور حول یک دال مرکزی تشکیل شده است. یافته‌ها نشان می‌دهند که نظام معنایی توسعه در گفتمان سازندگی براساس دال مرکزی رشد اقتصادی، در گفتمان اصلاحات بر محور آزادی و به‌همین ترتیب، در گفتمان عدالت، حول دال مرکزی عدالت شکل می‌گیرد. علاوه‌براین، هر گفتمان برای تثبیت معنای توسعه، از منظر خود، از ابزارهایی همچون برجسته‌‌سازی و حاشیه‌رانی، منطق هم‌ارزی، واسازی و... استفاده می‌کند. نتیجه اینکه، گفتمان‌های توسعه بعد از انقلاب اسلامی هریک سعی کردند یک فضای متفاوت از وضعیت موجود و یک معنای متمایز از سایر معانی ترویج‌شده توسط سایر رقیبان شکل دهند؛ بنابراین معنا و مفهوم توسعه پس از انقلاب اسلامی هیچ‌گاه تثبیت نشد و این امر، راه را برای کشمکش‌های همیشگی بر سر معنا و مفهوم توسعه باز می‌گذارد.

مقالۀ حاضر تلاش می‌کند سیر تحول در معنا و مفهوم توسعه پس از انقلاب اسلامی ایران را بررسی نماید. در این مقاله، از نظریۀ گفتمان لاکلا و موفه و از تحلیل گفتمان، به‌عنوان روش تحقیق، استفاده شد. این پژوهش جریان کشمکش بر سر تثبیت معنای توسعه را تحلیل نموده ‌است. تحلیل گفتمان‌های توسعه پس از انقلاب، نشان می‌دهد که هر گفتمان توسعه از مفصل‌بندی یکسری دال‌های شناور حول یک دال مرکزی تشکیل شده است. یافته‌ها نشان می‌دهند که نظام معنایی توسعه در گفتمان سازندگی براساس دال مرکزی رشد اقتصادی، در گفتمان اصلاحات بر محور آزادی و به‌همین ترتیب، در گفتمان عدالت، حول دال مرکزی عدالت شکل می‌گیرد. علاوه‌براین، هر گفتمان برای تثبیت معنای توسعه، از منظر خود، از ابزارهایی همچون برجسته‌‌سازی و حاشیه‌رانی، منطق هم‌ارزی، واسازی و... استفاده می‌کند. نتیجه اینکه، گفتمان‌های توسعه بعد از انقلاب اسلامی هریک سعی کردند یک فضای متفاوت از وضعیت موجود و یک معنای متمایز از سایر معانی ترویج‌شده توسط سایر رقیبان شکل دهند؛ بنابراین معنا و مفهوم توسعه پس از انقلاب اسلامی هیچ‌گاه تثبیت نشد و این امر، راه را برای کشمکش‌های همیشگی بر سر معنا و مفهوم توسعه باز می‌گذارد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Discourse Analysis of Changing Meanings of Development after the Islamic Revolution in Iran

نویسندگان [English]

  • Hamzeh Norozi 1
  • Alireza Karimi 2
چکیده [English]

This paper tries to trace the meaning of development in Iran after the 1979 Revolution. In this paper Lakla and Mouffe discourse theory and discourse analysis are used to account for the arguments. This study analyzes the current conflict over the development and consolidation. It is to show that discourses of development after the Revolution shows that any discussion of joint development based on a series of floating signifiers articulated to the central signifier. The finding reveals that the central signifier of constructing government was economic growth, while the reformist focused on political development and justice state was highlighting the concept of equity and justice. As a result, the development discourses of the Islamic Revolution tried a different space than the existing situation and promote a sense of meaning distinct from the other form by other competitors. The meaning of the revolution was never fixed and the usual way for the struggle over the meaning of will open.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Articulation
  • Development
  • Dialogue
  • Discourse analysis
  • signified
  • signifier
  1. ازغندی، علیرضا، ١٣٨١، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تهران: قومس.
  2. بهرامپور، شعبانعلی، ١٣٧٩، «درآمدی بر تحلیل گفتمان»، در کتاب مجموعه مقالات گفتمان و تحلیل گفتمانی، تهران: فرهنگ گفتمان.
  3. تاجیک، محمدرضا و محمد روزخوش، ١٣٨٧، «بررسی نهمین دورۀ انتخابات ریاست جمهوری ایران از منظر تحلیل گفتمان»، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، ش٦١.
  4. تاجیک، محمدرضا، ١٣٧٩، جامعۀ امن در گفتمان خاتمی، تهران: نی.
  5. تاجیک، محمدرضا، ١٣٨٣، گفتمان، پادگفتمان و سیاست، تهران: مؤسسۀ تحقیقات و علوم انسانی.
  6. حسینی‌زاده، سیدمحمدعلی، ١٣٨٣، «تحلیل گفتمان و تحلیل سیاسی»، فصلنامۀ علوم سیاسی، ش٢٨.
  7. خواجه‌سروی، غلامرضا، ١٣٨٦، «فراز و فرود گفتمان عدالت در جمهوری اسلامی ایران»، دانش سیاسی، س۳، ش۲.
  8. سلطانی، علی‌اصغر، ١٣٨٦، «تحلیل گفتمانی فیلم‌های سیاسی-اجتماعی: نگاهی به پارتی سامان مقدم»، فصلنامۀ مطالعات فرهنگی و ارتباطات، س۳، ش٩.
  9. سلطانی، سیدعلی‌اصغر، ١٣٨٤، قدرت، گفتمان و زبان: ساز و کارهای جریان قدرت در جمهوری اسلامی ایران، تهران: نی.
  10. ضمیران، محمد، ١٣٨٧، میشل فوکو: دانش و قدرت، تهران: هرمس.
  11. علیزاده، حسین و سبحان رضوی، ١٣٨٠، گلبانگ سربلندی: ٢٠٠١ سخن و نکته از اندیشه‌های سیدمحمد خاتمی، تهران: سلام.
  12. کسرایی، محمدسالار و علی پوزش‌شیرازی، ١٣٨٨، «نظریۀ گفتمان لاکلا و موفه؛ ابزاری کارآمد در فهم و تبیین پدیده‌های سیاسی»، فصلنامۀ سیاست، مجلۀ دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی، دورۀ ٣٩، ش٣.
  13.  میلز، سارا، ١٣٨٢، گفتمان، ترجمۀ فتاح محمدی، تهران: هزارۀ سوم.
  14.  نش، کیت، ١٣٨٠، جامعه‌شناسی سیاسی، ترجمۀ محمدتقی دلفروز، تهران: کویر.
  15. 15.  هوارث، دیوید، ١٣٧٩، «نظریۀ گفتمان»، ترجمۀ امیرمحمد حاجی‌یوسفی، در کتاب مجموعه مقالات و تحلیل گفتمانی، تهران: فرهنگ گفتمان. خبرگزاری ایسنا www.Isna.ir
  16. 16.   خبرگزاری موج www. Mojnews.com
  17. 17.   خبرگزاری مهر www.Mehrnews.com

کتابنامۀ لاتین

  1.  Jorgensen, M. and Philips L., 2002, Discourse Analaysis as Theory and Method, London: Sage Publications.
  2.  Fairclough, norman, 2001,  Language & Power, London: longman.
  3.  Foucault, M., 1972, The Archaeology of Knowledge, London: Tavistock.
  4.  Laclau, E. and C. Mouffe, 1985, Hegemony and Socialist Strategy: Towards a Radical Polititics, London: Verso.
  5. Laclau,  E., 1994, The Making of Political Identities, London: verso.