فراتر از رویکردهای متعارف: قتل به‌مثابه کنش متقابل

نوع مقاله : علمی وپزوهشی

نویسنده

دانشیار گروه جامعه‌شناسی دانشگاه تهران

چکیده

در عمده‌ی مطالعاتی که در حوزه‌ی قتل انجام شده، سعی بر آن است تا تفاوت در نرخ‌ قتل در مناطق مختلف توضیح داده شود. اما این مطالعات و نظریه‌های حاصل از آن‌ها علی‌رغم ارزش‌مند بودن  قادر به پاسخ‌گویی به این سوالات نیستند که چه کسی، چه کسی را می‌کشد؟ یا در کجا و چه وقت و به چه دلیلی قتلی رخ می‌دهد؟ برخلاف روش‌های رایج که بیشتر به توصیف و تفسیر جنبه‌هایی از قتل می‌پردازد، تحقیق حاضر با تکیه بر روش کیفی و انجام 14 مصاحبه‌ی عمیق با 12 مرد و دو زن که مرتکب قتل عمد شده‌اند، به‌دنبال فهم جامع مجرمین است. ازاین‌رو درک شخصی مجرمان و معنابخشی به زندگی روزمره‌ی آن‌ها و شناسایی انگیزه‌های آن‌ها از اهداف عمده‌ی این تحقیق است.
نتایج تحقیق حاکی از آن است که عمده‌ی قتل‌ها ناشی از تضاد میان افراد در شرایط مختلف است. پذیرش قتل به‌عنوان روشی برای حل تعارضات و تنازعات میان اشخاص باتوجه به متغیرهایی چون طبقه، جنسیت و سن متفاوت است. بیشتر جرایم قتل دربرگیرنده‌ی دو ویژگی اصلی است: اولا خشونت راهی پذیرفته‌شده است و دوم، حوادث معمولا در زمان و مکان خاص ترتیب داده نشده است. به‌عبارت دیگر حادثه توسعه می‌یابد؛ نه این‌که ازقبل ترتیب داده شده باشد. معمولا خشونت به‌وسیله‌ی شخصیتی تنازعی و دعوایی، شدت می‌گیرد و در آن قربانی و مجرم هر دو سعی می‌کنند وجهه‌ی خود را به‌قیمت نابودی طرف مقابل حفظ کنند. رابطه‌ی بین قربانی و مجرم و شباهت ویژگی‌های آن‌ها ما را به این فرض می‌راند که خشونت‌های مرگ‌بار بیشتر در روابط قرینه‌ای پدیدار می‌شوند، نه در روابطی که مبنی بر سلسله‌مراتب‌اند.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Beyond Conventional Approaches: Murder as Interaction

نویسنده [English]

  • Soheila Sadeghi fasaei
چکیده [English]

Most of the studies on murder have tried to explain the difference in death rates in different areas. Despite being valuable, these studies and produced theories are not able to answer the questions of, ‘who kills whom’ or ‘where’, ‘when’ and ‘why,’ a murder occurs. Unlike more common ways that describe and interpret aspects of murder, the present study has applied qualitative method and has conducted 14 in-depth interviews with 12 men and 2 women that had committed murder, with the hope of obtaining comprehensive understanding of offenders.
Hence, personal understanding of offenders and the way that they make sense of their lives, as well as the identification of their motives, are the main objectives of this research. The results indicate that the majority of murders are caused by conflict between people in various situations.
The option of resorting to murder as a way to resolve the disagreements and conflicts between individuals, widely differs due to variables such as class, gender and age. The majority of murders have two main features: first, in most cases violence is regarded as an acceptable means of resolving conflicts, and second, the events are not arranged in a particular place and time.
In other words, crime develops through a course of events and cannot be considered to be pre-arranged.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Violence
  • Interaction
  • murder
  • Conflict resolution
  • آقابخشی حبیب. 1388. وضعیت زندگی زنان متهم به قتل شوهر (رویکرد مددکاری اجتماعی). پژوهش اجتماعی. دوره‌ی 2. شماره‌ی 3. صص 28-13.
  • زکی، محمدعلی. 1370. بررسی نقش عوامل اجتماعی موثر بر قتل در استان اصفهان سال‌های 70 تا 72. پایان‌نامه‌ی ارشد جامعه‌شناسی. دانشگاه شیراز.
  • عبدی، عباس. 1367. مسائل اجتماعی قتل در ایران. تهران: انتشارات جهاد دانشگاهی.
  • قاضی‌نژاد، مریم و ماریا عباسیان. 1390. مطالعه‌ی کیفی عوامل اجتماعی همسرکشی. نشریه‌یزن در توسعه و سیاست (پژوهش زنان).  دوره‌ی  9. شماره‌ی 2 (پیاپی 33). صص 115-81.
  • کرمی چم دیوان، حمیدرضا. 1374. بررسی علل و عوامل موثر بر ارتکاب قتل عمد در استان لرستان. پایان‌نامه‌ی ارشد جامعه‌شناسی. دانشگاه تهران. دانشکده‌ی علوم اجتماعی.
  • کشکولی، کریم. 1374. مطالعه‌ی تطبیقی دگرکشی جنایی در استان‌های ایران. پایان‌نامه‌ی ارشد جامعه‌شناسی. دانشگاه تربیت مدرس.
  • معظمی، شهلا. 1381. همسرکشی. همایش آسیب‌های اجتماعی در ایران. کتابخانه‌ی دانشگاه علوم بهزیستی و توان‌بخشی.
  • مقصودلو، صفا، آرش قدوسی، علیرضا کفاشیان، سمیه بهرام‌زاده، عباس عطاری. 1388. ارتکاب به قتل در زنان قاتل: یک پژوهش کیفی. مجله‌یروان‌پزشکی و روان‌شناسی بالینی ایران. شماره‌ی 59. صص 388-397.
    • Bowling, B. 1999. The Rise and Fall of New York Murder. British Journal of Criminology. Vol. 39/4. pp. 531–54.
    • Brookman, F. 2005. Understanding Homicide. London: Sage.
    • Cohen, A. K. 1955. Delinquent Boys. Glencoe, IL: Free Press.
    • Katz, J. 1988. The Seductions of Crime: The Moral and Sensual Attractions of Doing Evil.
    • New York: Basic Books.
    • Luckenbill, D. F. 1977. Criminal Homicide as a Situated Transaction. Social Forces. Vol. 25. Pp. 176–86.
    • Lyng, S. 1990. A Social-Psychological Analysis of Voluntary Risk Taking. The American Journal of Sociology. Vol 95, No 4. Pp: 851-886.
    • Messner, S. F. and K. Tardiff. 1985. The Social Ecology of Urban Homicide: An Application of the “Routine Activities” Approach. Criminology. Vol.23/2. Pp. 241–67.
    • Miller, W. B. 1958. Lower Class Culture as a Generating Milieu of Gang Delinquency. Journal of Social Issues. Vol. 14/3. Pp. 5–19.
    • Muncie, J. 2004. Youth and Crime. London: Sage.
    • Rock, P. 1998. After Homicide. Oxford: Clarendon.
    • Rock, P. 2002. Sociological Theories of Crime. In M. Maguire, R. Morgan and R. Reiner (eds.) The Oxford Handbook of Criminology (3rd edition). Oxford: Oxford University Press.
    • Watts, R., J. Bessant and R. Hil. 2008. International Criminology. London: Routledge.
    • Wolfgang, M. 1958. Patterns in Criminal Homicide. Montclair, NJ: Patterson Smith.
    • Wolfgang, M. E. and F. Ferracuti. 1967. The Subculture of Violence: Towards an Integrated Theory in Criminology. London: Tavistock.