درهم تنیدگی خانه / قلمرو و فضای درون/ برون در جامعه ایلی ایران ( مطالعه موردی ایل کاکاوند)

نوع مقاله : علمی وپزوهشی

نویسندگان

1 گروه انسان شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران

2 گروه انسانشناسی دانشگاه تهران

چکیده

این پژوهش به دنبال فهم جایگاه «خانه و قلمرو» در ایل کاکاوند است. رویکرد نظری این پژوهش مبتنی بر آراء گاستون باشلار در باب «خانه» است. روش پژوهش مردم‌نگاری و فنون گردآوری داده مصاحبه‌ عمیق و مشاهده مشارکتی است. داده‌ها بر اساس مراحل سه گانه تحلیل،تفسیروگزارش‌نویسی تجزیه وتحلیل شده است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که 1. سیاه‌چادُر سرپناه، محل گردهم‌آیی خانوادگی، طایفه و ایل است به نحوی که می‌توان آن را فضای خوشبختی و پر از داشته‌های انسانی دانست. مرزهای سیاه‌چادر چنان نفوذپذیر است که تا سرحدات قلمرو پیش می‌رود و رابطه درون و بیرون در آن کم‌رنگ می‌شود 2. سرتاسر قلمرو کوچ برای ایلات و طوایف پر از معانی، خاطرات و یاد گذشتگان است. مکان‌های مقدس/نامقدس، چرخه حیات (تولد و مرگ) و نامگذاری در گستراندن معانی و بازتولید آن در قلمرو کوچ نقش دارد. بنابراین حس تعلق دامنه‌ای به گستردگی قلمرو دارد و محدود به سیاه‌چادر نیست. 3. کوچروان آواره و خانه‌به‌دوش نیستند بلکه جابجاییِ چرخه‌ای مهمترین بعد از نظام سازمان یافته زندگی آنهاست که خانه در آن  «سیال و نفوذپذیر» است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

-

نویسندگان [English]

  • rouhollah nosrati 1
  • mohsen gholipoor 2
1 anthropology , faculty of social sciences , university of Tehran
2 department of anthropology, tehran university
چکیده [English]

This study is in pursuit of understanding the position of Home and territory in Kakavand tribe. Article's approach is based on the ideas of Gaston Bachelard about home. The research approach is ethnography. the needed data were gathered through in-depth interview and participant observation.The data were analysed through the steps of analysis, interpretation and reporting. The results show that 1. Black tent is home, a place to gather the families, Taife and eil so that we can see it as a topophia and full of human values. The borders of black tent is so permeabile that can fade the relationshiop between inside and outside and may reach the bounds of territory. 2. All the immigration territory is full of meanings and memories. The holy/unholy places, life cycle and namings play a role in sprading the meanings and repruducing them inside the immigration territory; Therefore the sense of belonging is widespread as the width of territory and it is not limited to black tent. 3. immigrants(nomads) are not vagabond and cyclic relocating is the most important dimension of their organized life system in which home is fulidal and permeable.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Home
  • Black tent
  • Topophilai
  • Territory
  • Belonging
  • Kakavand
-      استارک، فریا (1364)، سفری به دیار الموت، لرستان و ایلام، ترجمه: علی‌محمد ساکی، تهران، انشارات علمی.
-      امیراحمدیان، بهرام ( 1378). «مسکن در ایل بختیاری»، فصلنامه عشایری ذخایر انقلاب، قسمت دوم.
-      اوژه، مارک (1387). نامکان‌ها: درآمدی بر انسان‌شناسی سوپر مدرنیته، ترجمه: منوچهر فرهومند، تهران: شرکت پردازش و برنامه‌ریزی شهری.
-      ایزدپناه، حمید (1391). فرهنگ لکی، تهران: اساطیر.
-      باشلار، گاستن (1377). شعله شمع، ترجمه: جلال ستاری، تهران: توس.
-      باشلار، گاستن (1392). بوطیقای فضا، ترجمه: مریم احمدی و محمد شیربچه، تهران: روشنگران و مطالعات زنان.
-      برگر، پیتر؛ کلنر، هانسفرید و برگر، بریجت (1394)، ذهن بی‌خانمان (آگاهی و نوسازی)، ترجمه: محمد ساوجی، تهران: نشر نی.
-      برمن، مارشال (1379). تجربه مدرنیته، ترجمه مراد فرهادپور، تهران: طرح نو.
-      دمانت مورتنسن، اینگه (1377). کوچ نشینان لرستان، ترجمه: محمد حسین آریا، تهران: پژوهنده.
-      دورشمیت، یورگ (1396). زندگی روزمره در شهرهای جهانی، ترجمه: علیرضا مرادی و سیاوش قلی‌پور، تهران: تیسا.
-      دورکیم، امیل (1393). صور بنیادین حیات دینی، ترجمه: باقر پرهام، تهران: مرکز.
-      روحی، ترانه (1395). «معماری عشایر کوچ‌نشین»، مجله فرهنگ مردم ایران، شماره 45 و 46، صص 9-34.
-      سهام‌پور، هوشنگ (1377). تاریخچه ایلات وعشایر خمسه فارس، تهران: انتشارات کوشا.
-      شولتز، کریستین (1387). مفهوم سکونت: به سوی معماری تمثیلی، ترجمه: محمودامیر یاراحمدی، تهران: آگه.
-      شولتز، کریستین (1388). روح مکان: به سوی پدیدارشناسی معماری، ترجمه: محمدرضا شیرازی، تهران: رخداد نو.
-      شولتز، کریستین (1391). معماری: حضور، زبان و مکان، ترجمه: علیرضا سیداحمدیان، تهران: نیلوفر.
-      صفی‌نژاد، جواد (1368). عشایر مرکزی ایران، تهران: امیر کبیر.
-      کیانی کولیوند، کریم (1390). فرهنگ کیان (فرهنگ و واژه‌نامه لکی)، خرم‌آباد، سیفا.
-      کیاوند، عزیز (1374). در برزخ گذار: بررسی طایفه‎ی بامدی از ایل بختیاری، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
-      مارچسیون، جولیان ام (1392). مردم‌نگاری: طراحی، هدایت و ارائه‌ی تحقیق، ترجمه: سیدقاسم حسنی، تهران: نشر جامعه‌شناسان.
-      هایدگر، مارتین (1377). «بنا کردن، سکنی گزیدن، اندیشیدن» در فلسفه تکنولوژی، ترجمه: شاپور اعتماد، تهران: مرکز.
 
-      Abdi, K., (2003). The early development of pastoralism in the Central Zagros Mountains. Journal of World Prehistory, 17 (4), 395-448.
-      Anderson, Bendict (1983), Imaginated Communities. London, Verso.
-      Auge, Mark (1969), Le Rivage Alladian, Paris: ORSTOM
-      Bogden, R and Taylor, S (1977). Introduction to Qualitative Research Method, New York: Wiley.
-      Brewer, J (2005). Ethnography, Open Univwesity Press.
-      Fetterman, D (2010). Ethnography, London: Sage.
-      Hammersly, M. and Atkinson, P. (2007). Ethnography: Principle in Practice, London: Tavistok.
-      Hobsbawm, E. J and T.Ranger (1983) The Invention of Tradition.Cambridge: University Press.