تبیین جامعه‌شناختی طلاق عاطفی

نوع مقاله : علمی وپزوهشی

نویسندگان

1 عضوهیات علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه تهران

2 کارشناس ارشد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران

چکیده

این مقاله می‌کوشد نشان دهد که افزایش گسترده میزان طلاق پدیده‌ای اجتماعی است و عامل آن تضعیف روح جمعی و رشد فردگرایی در جامعه مدرن است که باعث می‌شود ازدواج دیگر بر سنت و خواست جمع استوار نباشد و انسان‌ها رابطه عاطفی را محور زندگی زناشویی قرار دهند. از اینجاست که سرخوردگی و ناخرسندی از زندگی مشترک ممکن است به طلاق یا طلاق عاطفی منتهی گردد. آن عامل اجتماعی مهمی هم که ممکن است باعث یأس و نارضایتی از زندگی زناشویی گردد، نابرابری قدرت در خانواده است که با رابطه عاطفی که فی‌نفسه رابطه‌ای برابر است، در تقابل قرار دارد. آمارهای روند طلاق در جامعه ما و جهان مؤید همسویی رشد فردگرایی با رشد میزان طلاق است و پیمایش ما از نمونه احتمالی بزرگی از زنان متأهل تهران نیز نشان می‌دهد که طلاق عاطفی همبستگی نسبتاً محکمی با نابرابری قدرت در خانواده دارد و هرچه نابرابری قدرت در خانواده بیشتر باشد، رابطه عاطفی زن با همسر سردتر است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Sociological Explanation of Emotional Divorce

نویسندگان [English]

  • Hoshang Nayebi 1
  • shima Nazarian 2
1 Associate Professor, Department of Sociology, Faculty of Social Sciences, Tehran University
2 Master of Sociology
چکیده [English]

This article tries to show that the widespread increase in divorce rate is a social phenomenon and is caused by the weakening of the collective spirit and the growth of individualism in modern society, which makes marriage no longer based on tradition and the collective will. Individualism makes the emotional relationship the base of marriage. Hence, frustration and dissatisfaction with cohabitation can lead to divorce or emotional divorce, and an important social factor that can lead to despair and dissatisfaction with married life is the inequality of power in the family. It is opposite of an emotional relationship, which in itself is an equal relationship. Divorce statistics in our society and the world confirm the association between the growth of individualism and the growth of divorce rate. And our survey of a large probability sample of married women in Tehran shows that emotional divorce has a relatively strong direct correlation with power inequality in the family.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Divorce
  • Emotional Divorce
  • Power inequality
  • Individualism
  • Emotional Relationship Divorce
  • افراسیابی، حسین؛ دهقانی دارامرود، رقیه (1395). «زمینه‌ها و نحوه مواجهه با طلاق عاطفی میان زنان یزد»، مجلۀ زن در توسعه و سیاست، 14(2).
  • باستانی، سوسن؛ گلزاری، محمود؛ روشنی، شهره (1389). «طلاق عاطفی: علل و شرایط میانجی»، مجلۀ بررسی مسائل اجتماعی ایران، 1(3).
  • بالاگبری، محدثه؛حسینی، سعیده سادات (1398) «ارائه الگوهای پیشبینی کننده‌های طلاق عاطفی در زوجین کرمانشاه»، 4(36).
  • ابراهیمی، سمیه وبنی فاطمه، حسین (1391) «طلاق عاطفی و عوامل مرتبط با آن در شهرستان نقده»، مجلۀ مطالعات جامعه‌شناسی، 5(17). 
  • پروین، ستار؛ داوودی، مریم؛محمدی، فریبرز (1391) «عوامل جامعه‌شناختی مؤثر در طلاق عاطفی در بین خانواده‌های تهرانی»، مجلۀ مطالعات راهبردی زنان (کتاب زنان)، 14(5).
  • جوادی آملی (1388): https://hawzah.net/fa/Book/View/45252/20937
  • حاجی‌زاده میمندی، مسعود؛ مداحی، جواد؛ کریمی، یزدان؛ حدت، الهه؛ غروی، ملینا (1395) «بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با طلاق عاطفی»، مجلۀ مطالعات راهبردی زنان، 18(71).
  • دورکیم، امیل (1398) قواعدروش جامعه‌شناختی، ترجمه هوشنگ نایبی، تهران: انتشارات آگاه.
  • دیندار، الهام؛ مهدوی، محمدصادق؛ سیدمیرزایی، سیمحمد (1397) «بررسی رابطه بین مهارت‌های زندگی و طلاق عاطفی»، مجلۀ زن و جامعه، 9(4).
  • رازقی، نادر؛ اسلامی، اصلی (1394) «مطالعه کیفی علت‌های تعارض در خانواده»، فصلنامه فرهنگی تربیتی زنان و خانواده، 10(32).
  • رشید، خسرو؛ مرادی، آزاده (1396) «تعیین نقش متغیرهای ارتباطی در پیش‌بینی طلاق عاطفی»، مجلۀ پژوهش‌های جامعه‌شناسی معاصر، 6(10).
  • رضایی، علی؛میرزاده کوهشاهی، فرشته؛ یعقوبی ترکی، الهام (1396) «تعاملات عاطفی زوجین و نقش آن در طلاق عاطفی و اقدام به طلاق: یک پژوهش کیفی»، فصلنامه خانواده پژوهی، 13(52).
  • ریتزر، جورج ( 1398). نظریه جامعه شناسی ترجمه هوشنگ نایبی تهران نشرنی (چاپ ششم).
  • عظیمی رستا، محمود و عابدزاد نوبریان، مهرناز (1392). »بررسی عوامل مؤثر بر بروز طلاق عاطفی میان زوجین در خانواده»، مطالعات جامعه شناختی ایران، 3(10).
  • کارمینز، ادوراد و زلر، ریچارد (1398). نظریه سنجش در علوم اجتماعی: ارزیابی پایایی و اعتبار، ترجمه هوشنگ نایبی، تهران: نشر نی.
  • کفاشی، مجید؛ سرآبادانی، سمیه (1393) «عوامل اقتصادی اجتماعی مؤثر بر طلاق عاطفی دو گروه زنان متأهل خانه‌دار و شاغل شهر قم»، مجلۀ پژوهش‌های جامعه‌شناسی معاصر، 3(5).
  • گیدنز، آنتونی (1398) جامعه‌شناسی، ترجمه هوشنگ نایبی، چاپ سوم، تهران: نشر نی.
  • مرکز آمار ایران، درگاه ملی آمار، داده‌ها و اطلاعات آماری،جمعیت و نیروی کار، ازدواج و طلاق:

https://www.amar.org.ir/%D8%AF%D8%A7%D8%AF%D9%87%D9%87%D8%A7-%D9%88-%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9%D8%A7%D8%AA-%D8%A2%D9%85%D8%A7%D8%B1%DB%8C/%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D9%88-%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%DB%8C-%DA%A9%D8%A7%D8%B1/%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC-%D9%88-%D8%B7%D9%84%D8%A7%D9%82

  • Bauman, Z. (2003) Liquid Love: On the Frailty of Human Bonds. Cambridge: Polity.
  • Beck, U., and Beck-Gernsheim, E. (1995) The Normal Chaos of Love. Cambridge: Polity.
  • Collins Randall (2004) Interaction Ritual Chains. Princeton: Princeton University Press.
  • Durkheim, Emile (1893/1984) The Division of Labour in Society. Translated by W. D. Halls-Palgrave, London: Macmillan.
  • Durkheim, Emile (1897/2005) Suicide: A Study in Sociology. Translated by John A. Spaulding and George Simpson, London: Routledge.
  • Madathil, J and Daya Singh Sandhu (2008) "Hinduism". In Onedera, Jill Duba (ed.) The Role of Religion in Marriage and Family Counseling, New York: Routledge.
  • Onedera, Jill Duba (ed.) (2008) The Role of Religion in Marriage and Family Counseling, New York: Routledge.
  • Therborn, Goran (2004) Between Sex and Power: Family in the World 1900-2000, New York: Routledge.
  • Wikipedia: https://en.wikipedia.org/wiki/Divorce_demography
  • Unified Lawyers: https://www.unifiedlawyers.com.au/blog/global-divorce-rates-statistics/