مفهومها و مکتبها: عقاید قالبی

نوع مقاله : علمی وپزوهشی

نویسنده

10.22059/jsr.1970.93099

چکیده

در مقابل،جانسون‌1با بررسیهایش معتقد به وجود حقیقتی در عقاید قالبی است و کلاینبرگ‌ با اتکاء به تغییر سریع این عقاید،مخصوصا بر حسب مقتضیات گوناگون زمانی و منافع شخصی، صحت آنها را مورد تردید قرار می‌دهد. فعلا آنچه می‌توان کرد اینست‌ که باید با دیدی تفاوت‌گذار بدانها نگریست،یعنی دور از هر قضاوت کلی،ابتدا به‌ شناخت هر عقیدهء قالبی پرداخت و ریشهء اساسی آن را تشخیص داد و آنگاه از صحت و سقم‌ هریک از آنها سخن گفت. هنگامی که بحث متوجه تغییرات عقاید قالبی می‌شود،سؤالی دیگر مطرح می‌گردد و آن اینست که چه عامل و یا عواملی در این تغییر مؤثرند و کدامیک از آنها در دگرگونی‌ این عقاید بیشتر تأثیر می‌گذارند؟بطور کلی،می‌توان این عوامل را به دو دسته تقسیم کرد: عوامل فردی و عوامل کلی و دسته‌جمعی. چنین تحولی ناشی از این‌ واقعیت است که هر پدیده ساخت و مشخصات مخصوص به خود دارد و صرفا پس از شناخت‌ یکایک واقعیتها می‌توان به ارتباط آنها توجه کرد و ساخت( structure )کلی آنها را در بافت‌ و الیاف مشترکی که آنها را به هم می‌پیوندند،باز شناخت و مخصوصا به دریافت آن چه در این میدان مولود امیال درونی و یا،به قول عده‌ای،کششها و یا بقایایی است که وحدت روحی‌ انسانها را تأمین می‌کند و به رفتار اجتماعی آنها ساخت کلی مشترکی می‌دهد،پرداخت. به نظر دویجکر Duijker و فریدا Frijda ،برای از بین بردن‌ عقاید منفی باید،پیش از توجه به تربیت،کوشید تا بر شرایط داخلی و خارجی که همچون‌ کانالی رفتار افراد را در جهتی معین هدایت می‌کنند تأثیر کرد و این همان نظری است که‌ دورکیم در مورد نیروی مقاومت‌ناپذیر«امور و نهادهای اجتماعی»عنوان می‌کرد."

عنوان مقاله [English]

.

نویسنده [English]

  • Bagher Sarokhani
چکیده [English]

.