نظریه «انسان حاشیه نشین» در جامعه شناسی

نوع مقاله : علمی وپزوهشی

نویسنده

10.22059/jsr.1976.93752

چکیده

اهمیت کار استونکویست در این است که میکوشد با بررسی تاریخ تطورات اجتماعات‌ گوناگون شرایط متعددی را که موجب پیدایش موقعیتهای حاشیه‌نشینی میشود معرفی کند با اینکه از انسانهای محصول اختلاط نژادها و فرهنگها بعنوان نمونه‌های بارزی از انسانهای‌ حاشیه‌نشین یاد میکند متذکر میشود که شرایط اجتماعی و سیاسی اقلیتهای قومی و ملی، طبقات نوظهور و فرقه‌های مذهبی درون یک جامعه هم از جمله عواملی است که موجب ظهور انسان حاشیه‌نشین میگردند و در این زمینه می‌نویسد: فردی که بعلت مهاجرت،پیشرفت تحصیلی غیر منتظره،ازدواج برون گروهی‌ یا به علل دیگر،از فرهنگ،طبقه و خانواده خود جدا میشود بدون اینکه‌ کاملا وارد و جذب موقعیت جدید خود بشود،در حالت حاشیه‌نشینی قرار میگیرد. بعبارت دیگر،گرایش جامعه‌شناسان تا کنون بیشتر معطوف‌ به شخصیت انسان حاشیه‌نشین شده تا موقعیتها و تاثیرات اجتماعی این پدیده،درنتیجه‌ این نظریه بشکل اولیه خود باقی مانده و بنا بر علل زیر هنوز مورد تجزیه و تحلیل وسیعتری‌ در زمینه‌های مختلف قرار نگرفته است 1-علیرغم عقیده مشترک پارک و استونکویست،موقعیت حاشیه‌نشینی خود به خود منجر به ظهور شخصیتهای متمایزی که از خصایص روانی ناهنجار برخوردارند نمیشود. 167-171 پرفسور گرین در این تحقیق عقیده پارک و استونکوسیت را مورد انتقاد قرار میدهد و با کمک نتایج تحقیقات خود نشان میدهد که یهودیان مهاجر در شرایط حاشیه‌نشینی توانسته‌اند به فرهنگ جدیدی که ترکیبی از اصول دین یهود و ارزشهای جامعه امریکا میباشد دست یابند و با کمک آن به زندگی و روابط اجتماعی و نیز معتقدات خویش معنی و مفهوم بخشند."

عنوان مقاله [English]

.

نویسنده [English]

  • . .