"بسیاری از اقتصاددانان یادآوری کردهاند که افزایش سریع بهرهوری موجب شد که رفتهرفته بخش اصلی نیروی کار از صنایع اولیه تولید مواد خام به صنایع دومین یعنی صنایع تبدیلی و سپس به صنایع سومین،یعنی صنایع خدماتی منتقل شود اما به عامل به همان اندازه مهم و مربوط دیگری که در پشت سر این انتقال قرار داشت کمتر توجه شده است و آن اختصاصیشدن کارها بود. اگر سرعت مسافرت به 30 میل در ساعت افزایش یابد-که برای وسایل نقلیهء خصوصی و عمومی چنین امکانی وجود دارد-ناحیهای که در شعاع یکساعت از مرکز قرار میگیرد میتواند 15 میلیون نفر را در خانههای یک خانواری به مساحت 60 در 100 پا در خود جای دهد و همهء لوازم اقتصادی را نیز دارا بوده و هزار میل مربع نیز فضای بازداشته باشد. ممکن است اعتراض شود که یکساعت برای پیمودن شهر فاصلهای نیست که اکثر کارگران طی کنند،زیرا عده نسبتا کمی از کارگران نزدیک پیرامون شهر زندگی میکنند و بیشتر این گروه نیز محل کارشان به خانههاشان نزدیکتر است تا به مرکز شهر. حرکت گریز از مرکز خانههای جدید به سوی پیرامون شهر نتیجه هشدار دهندهای دارد و آن جدایی هرچه بیشتر جمعیت براسا درآمد است که در آمریکا با تعبیض نژادی نیز آمیخته(و گاهی مشتبه)میشود. طرح دیگر طرح«خطی»( Linear ) مادرشهر است که انواع گوناگون آن پیشنهاد شده است،در این طرح مرکز واحدی نیست که همهچیز بسوی آن جهتگیری شود بلکه مراکز متعدد بهمپیوستهای وجود دارد که تشکیل یک خط را میدهند."