ضمن بررسی منش و رفتار انسانها معلوم میشود که"هرگونه بهبود در وضع خارجی زندگی آنها بمحض آنکه بصورت عادت درآید بعنوان یک اصل مسلم تلقی شده و برای هیچکس بعنوان یک عامل خوشحالی و خوشبختی تلقی نمیشود و بشر همیشه بدنبال وضعی است که در حال حاضر امکان داشتن آن برای وی مقدور نیست3فلسفه رفاهی توسعه اقتصادی نهتنها نمیتواند باین پرسش که چرا یک فرد یا یک ملت امروز از مصرف خود برای تشکیل سرمایه نسل آینده صرف نظر میکند توضیح قانع کنندهای بدهد،بلکه نمیتواند باصل فلسفه توسعه اقتصادی بنحو ارضاء کنندهای بپردازد. مسلما تعداد افرادی که حقیقتا معتقدند بینیازی هرچه بیشتر افراد بشر از کالاهای مصرفی انسانها را"خوشبخت"خواهد کرد کم نیست اما باید اذعان داشت که ظاهرا در نهان آرزوی شدید توسعه اقتصادی بیش از این فلسفه است و بهمین دلیل نیز (1)- HORKHEIMER,M. چیزی که انسان تغذیه میکند باعث اشتهای بیشتر وی میگردد و نیز گرستنگی قدرت تولیدی بشر در پیشرفت و تکامل یک دنیای ناتمام است3 بازبینی چیزی که بشر تابحال بآن رسیده است و ما انسانها ظاهرا بآن افتخار میکنیم و رسیدن بهمه اینها برای کشورهای کمتر توسعه یافته بصورت یک آرمان درآمده است،بما این نوید را میدهد که گرههای ما هنوز همگی باز نشدهاند و براساس همین نظر کوششهای توسعهء انسانها دارای جهتی هستند."